جدول جو
جدول جو

معنی سه چرخه - جستجوی لغت در جدول جو

سه چرخه
وسیله نقلیه که با سه چرخ حرکت کند حرکت آن یا به وسیله نیروی موتور یا یا گردانیدن اهرمی که به واسطه زنجیری چرخها را به حرکت در می آورد صورت میگیرد
فرهنگ لغت هوشیار
سه چرخه
وسیلۀ نقلیه که سه چرخ داشته باشد، چه با نیروی موتور حرکت کند و چه با نیروی پا یا دست
تصویری از سه چرخه
تصویر سه چرخه
فرهنگ فارسی عمید
سه چرخه
((~. چَ خِ))
وسیله نقلیه بچه گانه با دو چرخ در عقب و یک چرخ فرمان در جلو که با پا زدن به حرکت درمی آید
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سه ضربه
تصویر سه ضربه
(در اصطلاح کشتی گیران) آن که کسی را سه مرتبه بر زمین زند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سه شاخه
تصویر سه شاخه
دارای سه شعبه: شمعدان سه شاخه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیه چرده
تصویر سیه چرده
آن که رنگ چهره اش تیره باشد سیاه توه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیه چرده
تصویر سیه چرده
سیاه چرده، برای مثال آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست / چشم میگون لب خندان رخ خرّم با اوست (حافظ - ۱۳۴)
فرهنگ فارسی عمید
میدانی که ملتقای سه جاده باشد جایی که از آن سه راه منشعب شود، آلتی که چوبه ای عمودی و چوبی از جهت افقی دارد و حیوانی را به آن می بندند تا ماشین و بعض وسایل نقلیه را حرکت دهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سه پره
تصویر سه پره
خطی چند که قمار بازان به جهت قمار بازی بر زمین کشند
فرهنگ لغت هوشیار